ميراث حکيمان


 

نويسنده: سيد محمود روحاني




 

مجلس اعلاي اسلامي عراق
 

مجلس اعلاي اسلامي عراق تشکلي است که پس ازانقلاب اسلامي ايران و با حمايت جمهوري اسلامي ايران براي وحدت تمام گروه هاي عراقي پا به عرصه وجود نهاد.اين تشکل، که به دست خاندان حکيم رهبري مي شد،امور مهاجران عراقي درايران و کشورهاي ديگر را اداره مي کرد.اين گروه امروزه يکي از ارکان ائتلاف شيعيان عراق است که با قدرت به فعاليت خود درصحنه ي سياسي و فرهنگي عراق ادامه مي دهد. نوشتار زير شرحي است درباره ي چگونگي تشکيل اين مجلس و سير آن.
مجلس اعلاي انقلاب اسلامي عراق در بهار 1361 ‏( 1982 ‏م) درايران تشکيل شد ودولتي خود خوانده تلقي گرديد. رهبري مجلس نخست در دست سيد محمود هاشمي شاهرودي، رئيس سابق قوه قضائيه ي جمهوري اسلامي ايران، بود. در آن زمان شهيد سيدمحمدباقر حکيم، که از عراق به سوريه مهاجرت کرده و سپس به ايران آمده بود، در مقام سخنگوي اين مجلس فعاليت مي کرد، اما پس از چندي به رياست مجلس برگزيده شد. با رهبري سيدمحمدباقر حکيم بر مجلس اعلاي انقلاب اسلامي عراق مي توان گفت روح خاندان مجاهد حکيم در اين مجلس دميده شد.
‏سيد محمد باقر پنجمين فرزند مرجع بزرگ شيعه آيت الله سيد محسن حکيم بود. سيدمحسن حکيم يکي از مراجع بزرگ تقليد به شمار مي آيد که پيش از مرجعيت اسلحه به دست گرفت و با استعمار پير انگليس مبارزه کرد.
پس از وفات آ يت الله سيدابوالحسن اصفهاني، مرجعيت شيعه به آيت الله حکيم و آيت الله بروجردي رسيد و پس از وفات آيت الله بروجردي در سال 1960 ‏م، دامنه نفوذ آ يت الله حکيم از مرزهاي عراق فراتر رفت.
تلاش آ يت الله حکيم در دهه 1340(1960 م )برمبارزه ي فکري با نفوذ انديشه ي چپ شيوعي ها متمرکز شده بود؛ از همين رو تمهيداتي را براي مبارزه با چپ گرايي انديشيد.آ يت الله سيدمحسن حکيم پس ازعمري زعامت علمي و سياسي حوزه ي علميه ي نجف در سال 1348( 1970 ‏م) دارفاني را وداع گفت.
‏سيدمحسن حکيم فرزندان زبده اي از خود برجاي گذاشت. سيديوسف، فرزند بزرگ ايشان، از نظر علمي به درجات بالايي نايل شد، سيدمهدي نيزازنظر سياسي بسيارفعال بود، به گونه اي که يکي ازمؤسسان حزب الدعوه به شمار مي آمد و ايشان سرانجام به دست دژخيمان بعثي در سودان به شهادت رسيد.
اما روزهاي خونين تري درانتظار اين خاندان بود که در آن 29 ‏تن از افراد اين خانواده، ازجمله چهار نفر از فرزندان آ يت الله حکيم، يعني سيدعبدالهادي، سيدعبدالصاحب، سيدعلاءالدين و سيد محمد حسين، به دست رژيم صدام نخست دستگير و سپس به شهادت رسيدند. دراين ميان سيدمحمدباقر و سيدعبدالعزيز نيز به سوريه و بعد به ايران هجرت کردند.
‏شهيد سيد محمدباقر حکيم نخست در ايران جامعه ي علماي عراق را تشکيل داد و سرانجام چنان که گفته شد، به رهبري مجلس اعلاي انقلاب اسلامي عراق رسيد.
اين مجلس برآن بود تا به يک چهارچوب فراگيربراي همه نيروهاي معارض اسلام گراي عراقي تبديل شود.مهم ترين بنيان گذاران مجلس اعلي عبارت اند از: سيدمحمدباقر حکيم، دکترابراهيم جعفري، شيخ محمدمهدي آصفي، سيدمحمد بحرالعلوم،سيدعبدالعزيز حکيم، ابو ياسين(عزالدين سليم)، سيدمحمدتقي مدرسي و سيدسامي البدري. اين نهاد افزون بر کارهاي سياسي درفعاليت هاي نظامي نيز وارد شد و در اوايل جنگ تحميلي نيروي شبه نظامي موسوم به سپاه بدر را تشکيل داد. نهاد مجلس اعلي در اواسط دهه ي 1360 ‏در رسيدن به هدف خود، يعني متحد ساختن گروه هاي معارض اسلام گراي عراقي، شکست خورد. مجلس اعلاي انقلاب اسلامي عراق نخستين گام را در اتحاد جنبش هاي اسلامي عراق برداشت و توده ها نيز از آن استقبال کردند، ولي خواسته هاي توده ي عراق، به ويژه رانده شدگان، بيش از ظرفيت اين مجلس بود.
خود مجلس از نظر دروني نيزنتوانست بر مسائل پيش از تأسيس خود فائق آ يد. يکي ازمسائل و مشکلات بزرگ مجلس يک جانبه گرايي در آن بود؛ ازهمين رو گروه هاي گوناگون عضو مجلس کوشيدند در آن ذوب نشوند. اين در حالي بود که انتظار مي رفت گروه هاي گوناگون عضو مجلس از هويت جمعي آن حمايت کنند. بعضي ازگروه ها بيم اين را داشتند که مجلس بخواهد جانشين تمام گروه ها شود؛ بنابراين کوشيدند هريک به تنهايي کار کنند و به خودکفايي برسند. در واقع اعتماد نسبت به مجلس کم شد.از سوي ديگر مجلس اعلي گونه اي عمل دو گانه داشت؛ زيرا ازيک سو جنبشي انقلابي بود و ازسوي ديگرحکومتي در تبعيد. اين دو گانگي مجلس را با مشکلات روزمره ي رانده شدگان و جنبش هاي ديگر رويارو ساخت؛ از همين رو مسائل سياسي اصلي تحت الشعاع مسائل بروکراتيک قرار گرفت. تغيير نام اين تشکل ازمجلس اعلاي انقلاب اسلامي عراق به مجلس اعلاي اسلامي عراقي شايد نشانه اي ازهمين دوگانگي مزمن بود.
سيد محمد باقرحکيم پس از23 سال دوري ازوطن، بعد ازسقوط صدام درميان استقبال پرشور مردم عراق ازمرزهاي جمهوري اسلامي ايران به نجف باز گشت،اما چهارماه ازاقامت وي درنجف نگذشته بود که بر اثر انفجار يک خودروي بمب گذاري شده، پس ازاقامه ي نمازجمعه، به فيض شهادت رسيد. قضيه ي از اين قرار بود که در 7 شهريور1382 (29 آگوست 2003 ) در حالي نماز جمعه ي نجف به امامت سيدمحمدباقر حکيم درحرم حضرت علي (ع) پايان يافته بود يک اتومبيل بمب گذاري شده، در ميان جمعيت نمازگزار منفجر شد و افزون برشهادت هشتاد نفر به شهادت سيدمحمدباقر حکيم نيزمنجرشد. بي گمان سيد محمدباقر به دليل چهره ي کاريزماتيکش مي توانست درصحنه ي عراق حلقه ي اتصالي ميان همه ي گروه ها و نيروهاي مؤثرو حتي توده هاي مردم برقرار سازد. به جرئت مي توان گفت وجود سيدمحمدباقر حکيم در عراق براي استقرارامنيت و ايجاد وحدت ملي درآن کشور بسيارسودمند بود وشهادتش بيش از هرکس به مردم عراق ضرر رساند.
پس از شهادت سيد محمد باقر، سيد عبد العزيز، برادر ايشان، رهبري مجلس رابه دست گرفت، اما سيدعبد العزيز نيز پس از مدتي دست و پنجه نرم کردن با بيماري سرانجام در شهريور سال 1388 دارفاني راوداع گفت.امروزه مجلس اعلي با وجود از دست دادن دو رهبراصلي خود، يعني شهيد سيدمحمدباقر حکيم و مرحوم سيد عبد العزيز، به رهبري فرزند جوان سيد عبدالعزيز، يعني سيدعمار حکيم، به کار خود ادامه مي دهد و يکي از گروه هاي تأثيرگذار درسياست هاي امروز عراق است. دکترعادل عبدالمهدي، يکي از اعضاي عالي رتبه ي اين تشکل است که همواره به عنوان يکي ازگزينه هاي نخست وزيري درعراق بعد از صدام مطرح بوده است.
اين تشکل درانتخابات 2010 رهبرائتلاف ملي شناخته شد،اما سرانجام با وجود اينکه در ائتلاف خود بيش از جريان صدر رأي آورد فقط بيست کرسي مجلس را از آنِ خود کرد.
منبع: مجله زمانه، شماره95